قیمت بلیط سینما باید نصف شود / پای منفعت شخصی مدیران در میان است + فیلم
تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۲۱۱۰۳
یک منتقد سینما گفت: افزایش بی رویه قیمت بلیط سینما به اقتصاد سینما بسیار ضربه خواهد زد. به علاوه کسانی که درباره قیمت بلیطها تصمیم گیری میکنند، اغلب نفع شخصی خودشان را دخیل میکنند.
گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو_ تعطیلیهای پی درپی، آشوبها و اغتشاشات و تحولات اخیر کشور بار دیگر گریبان سینمای نحیف این روزها را گرفت و سینماهای تازه جان گرفته را از رونق انداخت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دانش: کرونا بین مخاطب و سینما فاصله ایجاد کرد. تا زمانی که بخواهیم این وضعیت را بهتر کنیم و مخاطب قانع بشود سینما را در سبد فرهنگی خودش قرار بدهد زمان زیادی طول میکشد. در این قضیه قیمت بلیط سینما بسیار موثر است. من با افزایش بی رویه قیمت بلیط سینما مخالفم. این به اقتصاد سینما بسیار ضربه خواهد زد. به علاوه کسانی که درباره قیمت بلیطها تصمیم گیری میکنند، اغلب نفع شخصی خودشان را دخیل میکنند. این افراد وضعیت اقتصادی و مخاطب را در نظر نمیگیرند و مانند شرایط عادی قیمت بلیط سینما را افزایش میدهند. من اگر فرد تاثیر گذاری بودم قیمت بلیط سینما را نصف میکردم. نباید فقط به منفعت شخصی خودمان فکر کنیم.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیاینگونه سینما فقط متعلق قشر خاصی میشود و بقیه را خودمان حذف میکنیم و سینما بدون مخاطب انبوه معنا ندارد.
دانشجو: اخیرا طرح شناور سازی بلیط سینما مطرح شد و طبق این طرح قرار بود قیمت بلیط سانسهای پر مخاطب مثل جمعه شبها فیمت اصلی باقی بماند، اما سانسهای کم مخاطب در ظهر و عصر قیمت کمتری داشته باشند. گزارشی از افزایش ۱۲ درصدی مخاطبان در یک هفته اول اجرای این طرح را نشان میداد، اما فقط در ۵ سینما عملی شد به طور کامل عملی نشد.دانش: تفکر گران کردن بلیط سینما از بنیان غلط است؛ یا میخواهیم به مخاطب کمک کنیم تا به سینما بیاید یا نمیخواهیم. تا وقتی قیمت رسمی قیمت بالایی است، این طرحها فقط گیر کردن در رودربایستی با مخاطب است. وقتی قیمت رسمی قیمت بالایی است و نمیخواهیم حرف مان را پس بگیریم، با این طرحها فقط میخواهیم انعطاف ظاهری نشان بدهیم. وقتی در شرایط عادی و شرایط بحرانی قیمت بلیط یکسان است، نمیتوانیم انتظار نتیجه داشته باشیم. باید وضعیت اجتماعی و اقتصادی را رصد کنیم و بر اساس آن قیمت را تعیین کنیم. باید تصمیمات ما در شرایط خاص با شرایط معمولی تفاوت داشته باشد. این باور باید به وجود بیاید که شرایط به گونهای است که باید به مخاطبی که در هزینههای اصلی خانواده اش مانده، کمک کنیم.
ما نیز در سینما نشسته ایم و با عدد حساب میکنیم و میگوییم باید بلیط سینما این میزان باشد. چه اشکالی دارد که در شرایط بحرانی برای کمک به مخاطب از منفعت شخصی خودمان بگذریم و شرایط سینما را تسهیل کنیم؟
در بدنه سینما و صنفها که همیشه مدعی بودند ما در کنار مردم هستیم؛ باید در چنین زمانی به مردم کمک کنند و از موضع خودشان کوتاه بیایند و روددوایسی را کنار بگذارند و قیمتها را کمتر کنند.
اگر شما در کنار مردم هستید چگونه قیمت بلیط را طوری تعیین میکنید که مردم نمیتوانند به سینما بیایند؟ اگر درآمد شما از یک فیلم کمتر باشد و تعداد بیشتری فیلم را ببینند و فیلم شما دیده بشود، باز هم خود فیلمساز برد میکند.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی دانشجو: اشاره کردید که فیلمهای جدید هم اگر به گیشه اضافه بشوند آنچنان وضعیت فروش را تغییر نخواهند داد. جدای از بالا بودن قیمت بلیط، چه معیارهای دیگری را دلیل این مساله میدانید؟ با توجه به اینکه انیمیشن پسر دلفینی در صدر جدول فروش قرار دارد و این برای سینمای کم رونق کودک قابل تامل است.دانش: فیلم اگر کیفیت و جذابیت داشته باشد مردم را به سینما میکشاند. فیلمسازها باید عنصر جذابیت را لحاظ کنند. در حال حاضر فروش پسر دلفینی برای یک فیلم انیشتن فروش بسیار خوبی است. فیلم خوب همیشه دیده میشود حتی اگر هیچ سینمای آن را اکران نکند همچنان دیده خواهد شد. یکی از مشکلات سینمای ما در دهه اخیر کیفیت فیلم هاست.
چرا که در همین سینما با تمام مشکلات، فیلمهای با کیفیت دیده میشوند. باید سلیقه مخاطب را به سلیقهی درستی برسانیم و سطح سلیقه اش را با فیلمهای کمدی سطحی پایین نیاوریم.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: سینمای ایران فروش بلیط سینما سینما و تئاتر اکران فیلم قیمت بلیط سینما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۲۱۱۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بحران ادبیات داریم
مریم حسینیان با تأکید بر اینکه بحران ادبیات داریم، میگوید: مسئله نقد ادبی، کارگاههای ادبی و خاموششدن چراغ جایزههای معتبر را از دلایلی میدانم که در فضای ادبی ما بحران، ایجاد کرده و این تقصیر مخاطب نیست.
این نویسنده در گفتوگو با ایسنا درباره مسئله مخاطب اظهار کرد: در واقع بحران ادبی است که سبب ریزش مخاطب میشود یا باعث میشود مخاطب سخت سراغ خواندن کارهای جدید برود؛ نباید همیشه توپ را در زمین مخاطب بیندازیم. به نظرم مخاطب خیلی باهوش است.
او با اشاره به تغییرات سیستم اطلاعرسانی و معرفی کتاب، گفت: زمانی رسانههای معتبری چون مجلات ادبی و مطبوعات و خبرگزاریها که منابع محدود و مشخصی بودند به مخاطب برای انتخاب کتاب کمک میکردند و تکلیف مخاطب روشن بود؛ اما حالا هر کسی میتواند یک رسانه برای پیشنهاد کتاب باشد که این موضوع به سردرگمی مخاطب منجر میشود. همچنین با رشد ناشران خصوصی تعداد عنوانهای کتاب افزایش پیدا کرده است و ما با دریایی از انواع کتابها با ژانرهای مختلف مواجه هستیم و نمیدانیم کدام را انتخاب کنیم.
حسینیان خاطرنشان کرد: در یک دهه گذشته کثرت کارگاههای آموزشی به ادبیات آسیبزده است؛ در واقع این موضوع باعث شده نویسندگان جدید با رزومه پروپیمان نداشته باشیم. از هر کارگاهی که در تهران یا شهرستان برگزار میشود، دو یا سه نفر کتاب منتشر میکنند، در واقع بحران ادبی دقیقاً اینجاست.
او ادامه داد: زمانی که برای انتشار کتاب سختگیری خاصی وجود نداشته باشد و فردی که دوسه سال است شروع به نوشتن کرده با فیلتر کارگاهی که از آن بیرونآمده رمان یا مجموعه داستانی مینویسد و ناشران نیز کارشناسی سختگیرانهای در ادبیات داستانی نداشته باشند، این موضوعها باعث میشود کتاب درجه یک مخصوصاً در ادبیات داستانی نداشته باشیم. در این سالها عنوانهای گردنکلفت نداشتیم.
این داستاننویس یادآور شد: در این سالها بحث معرفی کتاب پررنگ بوده؛ اما بحث نقد ادبی کمرنگ شده است. مخصوصاً بعد از دوره کرونا و رشد فضای مجازی، هر کسی در صفحه خود کتابی را مطابق سلیقه شخصیاش معرفی میکند و معیارهایی که قبلاً برای معرفی کتاب وجود داشت، دیگر وجود ندارد. همچنین خاموششدن چراغ جایزههای ادبی معتبر نیز در بحران ادبیات مؤثر بوده است؛ بههرحال کتابها از چند مسیر داوری عبور میکردند که همه اینها فروکش کرده است.
او با بیان اینکه باتوجهبه قیمت بالا کتاب، کتاب کالای تجملی محسوب میشود، گفت: قبلاً مخاطب سه عنوان کتاب که اسمش را شنیده بود میخرید و شاید از دوتایش خوشش میآمد؛ اما حالا فیلتر مخاطب باتوجهبه قیمت بالای کتاب، مقداری دقیقتر شده و میخواهد کتابی را بخرد که مطمئن باشد کتاب خوبی است. در سالهای اخیر منابع کمک به مخاطب برای انتخاب کتاب، کمتر شده است و به همین دلیل ریزش مخاطب را داشتیم.
حسینیان خاطرنشان کرد: در طول چند سال گذشته عنوانهای متعدد در ادبیات داستانی دارد منتشر میشود اما کتابها کمفروغ هستند. البته این موضوع به نسلهای مختلف داستاننویسی نیز بر میگردد و قرار نیست یک جمعیت چند هزارنفره همه نویسنده باشند، از میان آنها شاید ۱۰ نویسنده ماندگار باقی بماند. الان ما با این مسئله مواجه هستیم که به نظرم بحران قابل تأملی است و نامش را بحران ادبیات میگذارم و همین باعث میشود احساس کنیم بحران مخاطب داریم.
او درباره اینکه گاه اینطور برداشت میشود که نویسنده برای مخاطبان خاصی مینویسد و به مخاطب وسیع فکر نمیکند، جایگاه مخاطب نیز اظهار کرد: همانطور که ادبیات سطحبندی شده است، مخاطب نیز سطحبندی میشود. هر کتابی برای هر مخاطبی نوشته نمیشود. ما سبکهای مختلف نوشتن داریم؛ مخاطبی که کتاب رئالیستی دوست دارد، کتاب رئالیسم جادویی و فانتزی دوست ندارد؛ زیرا مخاطب این اثر نیست. این موضوع نه به معنای پایینبودن سطح مخاطب است نه ضعیفبودن اثر.
نویسنده «بهار برایم کاموا بیاور» و «ما اینجا داریم میمیریم» ادامه داد: گاه منِ مخاطب از ناداستان اطلاعی ندارم و زمانی که یک ناداستان میخوانم شاید درک درستی از آن نداشته باشم و بگویم کتاب بدی بود. یا ممکن است مخاطبِ ادبیات عامهپسند بودم و بعد کتابی از یک نویسنده صاحبنام بخوانم و ناگهان با جهانی مواجه شوم که تابهحال با آن مواجه نبودم. برخی از نویسندهها سبک خاصی دارند و نمیشود گفت نویسنده به مخاطب توجه ندارد. شخصاً این را قبول ندارم و به نظرم در هر ژانر از نویسنده اثر قابل تأملی خلق کند، اثر حتماً خوانده میشود.
این داستاننویس خاطرنشان کرد: بهشدت معتقدم اثر خوب هنوز هم سینهبهسینه و از طریق خود مخاطب کشف میشود. اگر کار قابلتأمل باشد، فرق نمیکند از یک کارگاه ادبی بیرون بیاید یا اتاق شخصی یک نویسنده حرفهای، خوانده میشود. گاه در کارگاهها اثر شگفتانگیزی نوشته میشود که نشان میدهد نویسنده خوبی است؛ اما نویسنده حرفهای هم داریم که کتاب چهارم و پنجمشان کمرمق و اثر ضعیفی است. اگر اثر ضعیف باشد مخاطب درک میکند. هر ژانر مخاطب خود را دارد و اگر خوب باشد، حتماً دیده میشود.
مریم حسینیان ارتباط خود با مخاطب را عالی میداند و با بیان اینکه صفحات مجازیاش کاملاً خصوصی است، گفت: در دوران کرونا دو کتاب «بانو گوزن» و «نئوهاوکینگها» منتشر کردم، دو کتاب با دو سبک متفاوت؛ خب دو سال است درگیر بیماری بودم و «نئوهاوکینگها» هم روایت این بیماریام است و در این دو سال نمیتوانستم در جلسهای حضور فیزیکی داشته باشم و همه ارتباطهایم مجازی بود و ارتباط خوبی با مخاطبان خود گرفتم. من برای همه مخاطبانم احترام قائلم و جز نویسندههایی هستم که پاسخ تمامی پیامها را میدهم. واکنش مخاطبانم برایم مهم است. برایم مهم است که مخاطبانم درباره کتابهایم چه نظری دارند و از جمعبندی نظرها استفاده کردهام.
انتهای پیام